ارغوانها
حالت فردوس دارد جلوه های ارغوانها
دل به وجد آید به گل زار از صفای ارغوانها
اشک باران دانه دانه می چکد از ابر سیمین
می درخشد همچو گوهر، سر ز پای ارغوانها
روی گلبن عندلیبان ، بیقرار عشق گلها
بلبلان شیدا ، ز رنگ جان فزای ارغوانها
بوی باد مهربانی ،می تراود از نسیم
در خم هر کوچه باغی ،لابه لای ارغوانها
عاشقی سر مست و شیدا ، طرف گلشن می نهد رو
تا گذارد خسته حالان ، سر به پای ارغوانها
دشت و صحرا پر زغوغا از حضور عشوه داران
بی غمِ دل آرمیده ، در لوای ارغوانها
اطلسی جامه به دوشش ، بر فکنده سبزه زار
سرو رقصان از نسیمی پا به پای ارغوانها
غنچه خندان زین ضیا فت ، لاله شادو سرخ رو
نکهت باد بهاری ،غم زدای ارغوانها
می برد رنگ غم از دل ، صبح نوشین در گلستان
رنگ زیبا و قشنگّ دلگشای ارغوانها
در حجاب شرم عشوه گر شود پنهان گل
می شود هر دم نسیمی ،رونمای ارغوانها
بر سر ِ پر درد ( مسکین ) تا رسد الها م شعری
رونهد بر گلستانِ پر جلای ارغوانها